سلام هر کی بتونه در باره ی رز بلاگ شعر زیبا تری بگه و اون رو این جا قرار بده برنده میشه جوایز
1.گذاشتن رایگان بنر شما در وب به مدت 5 ماه
2.نویسندگی برای وبلاگ شما به مدت 2 ماه
قوانین
شعر ساخته ی خودتون باشه و از جای دیگه ای کپی پیس نکنید خواهشن
سلام هر کی بتونه در باره ی رز بلاگ شعر زیبا تری بگه و اون رو این جا قرار بده برنده میشه جوایز
1.گذاشتن رایگان بنر شما در وب به مدت 5 ماه
2.نویسندگی برای وبلاگ شما به مدت 2 ماه
قوانین
شعر ساخته ی خودتون باشه و از جای دیگه ای کپی پیس نکنید خواهشن
رزبلاگ چه خوب بیده
رزبلاگ مفید بیده
خوب بیییییییییییید
گه یه روز سیستم بیاد
اون سیستم موعود بیاد
اسیر تالارش میشم
دوباره من سرپا میشم
به اعضا میگم پیشم بمونن
بمونن و همش بخونن
بخونن با یک گیتار
دیگه بسه این انتظار
اگه فراموشش کنیم
ترک رزبلاگ کنیم
مثال یک نخود میشیم
توی سایتا رها میشیم
پس منم شعری میخونم
میخونم که منتظر میمونم
منتظر سیستم کاری
که توش یه کم مطلب بذاری
اگه یه روزی سیستمت
تو انجمن صدا کنه
بالاخره بخواد بیاد
که مثل توپ صدا کنه
من میسازم چندتا اکانت
حتی اگر همش بده نت
اون وقت اگه دلت میخواد
یه کاربر درست باشی
مثال روزهای قدیم
بشینی و سحر پاشی
قالبت باید رنگی بگیره
یا سیستم جنگی بگیره
بگیری یک قالب مفید
که باز میگم نمیکنه توفیر
گفتم : سلام مدير ،
گفتا : عليک جانم
گفتم : کجا می روی ؟
گفتا : خودم ندانم
گفتم : چگونه ای ؟
گفت : در بند بي خيالي
گفتم : که تازه تازه قالب خوب چه داری ؟
گفتا : که مي سازم قالب سپيد باری
گفتم : ز تالار ها،
گفتا : کودتا شد
گفتم : رقيب ،
گفتا : کله پا شد
گفتم : کجاست naderblue؟ مشغول قفل تایپک؟
گفتا : شده ستاره در فيلم هایله تایتک
گفتم : که arsalandحالا شده چه کاره ؟
گفتا : شدست کارمند در دفتر اداره
گفتم : ز عقاب بگو با آن همه تالار ها
گفتا : آژانس دارد با تور دور دنيا
گفتم : از آن مدیر گو که ارشد شد به قشنگی
گفت : می کنه بیزینست با یک ذره زرنگی
گفتم : که وب ما را آن rozblog کجا برد؟
گفتا : که رنک گرفته، 2 بود یا 1 بود؟
گفتم : بيا دوتايي سایتی بسازیم پنهان
گفتا : نمي هراسي از فیلترینگ ایران؟
گفتم : که باکس خوبی تو دست و پا نداری ؟
گفتا : که جاش دارم اسکریپت آتاری
گفتم : بلند بوده موی تو آن زمان ها
گفت : سربازی بودم از ته زدند آن را
گفتم:از خودت گو...تو میکنی چه کاری؟
گفتا:هکر هستم در وزارتی...جایی
گفتم : شما و هکر؟ مدير ما رو گرفتي ؟
گفتا : نديده بودم هالو به اين خرفتي
ميخوام برنده شم تشكر بزنيد....
رزبلاگ آقا سیستم سیاه چشم عسلی سیستم باحال میخوام بیام تو انجمنتون بگم شدم عاشق سیستم وبلاگ دهیتون
رزبلاگ یدونه پاشه یک آمار سیاه سفید پاشه
خوب بید ؟
چو رزبلاگ نباشد نت من مباد
نقل قول از imanbibakنيمه شب پريشب گشتم دچار کابوسگفتم : سلام مدير ،
گفتا : عليک جانم
گفتم : کجا می روی ؟
گفتا : خودم ندانم
گفتم : چگونه ای ؟
گفت : در بند بي خيالي
گفتم : که تازه تازه قالب خوب چه داری ؟
گفتا : که مي سازم قالب سپيد باری
گفتم : ز تالار ها،
گفتا : کودتا شد
گفتم : رقيب ،
گفتا : کله پا شد
گفتم : کجاست naderblue؟ مشغول قفل تایپک؟
گفتا : شده ستاره در فيلم هایله تایتک
گفتم : که arsalandحالا شده چه کاره ؟
گفتا : شدست کارمند در دفتر اداره
گفتم : ز عقاب بگو با آن همه تالار ها
گفتا : آژانس دارد با تور دور دنيا
گفتم : از آن مدیر گو که ارشد شد به قشنگی
گفت : می کنه بیزینست با یک ذره زرنگی
گفتم : که وب ما را آن rozblog کجا برد؟
گفتا : که رنک گرفته، 2 بود یا 1 بود؟
گفتم : بيا دوتايي سایتی بسازیم پنهان
گفتا : نمي هراسي از فیلترینگ ایران؟
گفتم : که باکس خوبی تو دست و پا نداری ؟
گفتا : که جاش دارم اسکریپت آتاری
گفتم : بلند بوده موی تو آن زمان ها
گفت : سربازی بودم از ته زدند آن را
گفتم:از خودت گو...تو میکنی چه کاری؟
گفتا:هکر هستم در وزارتی...جایی
گفتم : شما و هکر؟ مدير ما رو گرفتي ؟
گفتا : نديده بودم هالو به اين خرفتي
ميخوام برنده شم تشكر بزنيد....
ديدم به خواب حافظ توي صف اتوبوس
گفتم:
سلام حافظ گفتا : عليک جانم
گفتم: کجا روي؟ گفت والله خود ندانم
گفتم
: بگير فالي گفتا نمانده حالي
گفتم: چگونه اي؟ گفت: در بند بي خيالي
گفتم
که تازه تازه شعر و غزل چه داري؟
گفتا که مي سرايم شعر سپيدباري
گفتم:
ز دولت عشق، گفتا: کودتا شد
گفتم: رقيب، گفتا: کله پا شد
گفتم:
کجاست ليلي؟ مشغول دلربايي؟
گفتا: شده ستاره در فيلم سينمايي
گفتم:
بگو، ز خالش، آن خال آتش افروز؟
گفتا: عمل نموده، ديروز يا پريروز
گفتم:
بگو ز مويش، گفتا که مش نموده
گفتم: بگو، ز يارش، گفتا ولش نموده
گفتم:
چرا؟ چگونه؟ عاقل شده است مجنون؟
گفتا: شديد گشته معتاد گرد و افيون
گفتم:
کجاست جمشيد؟ جام جهان نمايش؟
گفتا: خريده قسطي تلويزيون به جايش
گفتم:
بگو، ز ساقي حالا شده چه کاره؟
گفتا: شدست منشي در دفتر اداره
گفتم:
بگو؛ ز زاهد آن رهنماي منزل
گفتا: که دست خود را بردار از سر دل
گفتم:
ز ساربان گو با کاروان غم ها
گفتا: آژانس دارد با تور دور دنيا
گفتم:
بگو، ز محمل يا از کجاوه يادي
گفتا: پژو، دوو، بنز يا گلف نوک مدادي
گفتم
که قاصدت کو آن باد صبح شرقي
گفتا که جاي خود را داده به فاکس برقي
گفتم:
بيا ز هدهد جوييم راه چاره
گفتا: به جاي هدهد ديش است و ماهواره
گفتم:
سلام ما را باد صبا کجا برد؟
گفتا: به پست داده، آورد يا نياورد؟
گفتم:
بگو ز مُشکٍ آهوي دشتِ زنگي
گفتم: سراغ داري ميخانه اي حسابي؟
گفتا:
آنچه بود از دَم گشته چلو کبابي
گفتم: بيا دو تايي لب تر کنيم پنهان
گفتا:
نمي هراسي از چوب پاسبانان؟
گفتم شراب نابي تو دست و پا نداري؟
گفتا
که جاش دارم وافور با نگاري
گفتم: بلند بوده موي تو آن زمان ها
گفتا
: به حبس بودم اَز ته زدند آن ها
گفتم: شما و زندان؟ حافظ ما رو گرفتي؟
گفتا:
نديده بودم هالو به اين خرفتي
خواننده: عباس قادری
تا این جا بهترین شعر رو اقای sami و اقای imanbibak گفته انداقای اسکین 98 هم بعد این دو است
ادامه دهید دوستان شعر هایتان خیلی جالب است
من رز بلاگ مهربانم دانا و پرتوانم
دهم سرویس فراوان با آنکه نوپایم
قالب دهم فراوان با آنکه بی همتایم
از من مباش غافل من اول ایرانم
بود بی مزد و بی منت این بلاگ زدانش بخشدت هر دم رز بلاگ
درونش همچو انباری پر از چیز ندانم از چه گویم این بلاگ چیست؟
گهی اسرار انجمن باز گویم گهی از قول نادر راز گویم
گهی از طرح خلوتگاه گویم گهی شعری در این تاپیک گویم
به هر یک زین مقاصد چون نهی گوش نکن هرگز رز بلاگ را فراموش